زن قصه گو

زندگی به وقت شعر و هنر

محبوب ترین سبک های عکاسی 2

-2 سبک عکاسی خبری Photojournalism

عکاسی خبری یا فتوژورنالیسم ثبت وقایع به صورت مستند گونه و بدون داستان پردازی و اغراق است. همان‌گونه که از اسم آن برمی‌آید این عکس ها تکیه بر ارائه اطلاعات و اخبار روز دارند. عکس های خبری گاها به صورت تک عکس یا به صورت مجموعه‌ای از چندین عکس ارائه می‌شوند.

فتوژورنالیسیت، در واقع یک گزارشگر یا مفسر اخبار است که وقایع را با دوربین خود به صورتی هنری به ثبت و انتشار می‌رساند.

اولین عکس‌های ژورنالیستی را از دوران عکاسیکولودیونِ تَریاوِت کلودیون” می‌توان سراغ گرفت، زمانی که کارول ساتماری رومانیایی، جنگ کریمه را مستند کرد. هم‌زمان با اوراجر فنتنهم به انتشار عکس هایش پرداخت.

با ظهور دوربین لایکای ۳۵ میلیمتری فتوژورنالیسم در مسیر تازه و جدیدی گام نهاد.

گوردون پارکس اولین آفریقایی_آمریکایی بود که به عنوان یک فتوژورنالیست مهم شناخته شد. او از رهبران ارشد جنبش حقوق مدنی مثل مارتین لوتر کینگ و مالکوم ایکس عکاسی کرد.

فتوژورنالیسیم به این علت که باید هر آنچه از حادثه دیده می‌شود بی‌اغراق ثبت کند، همواره مورد کنجکاوی بوده است. معمولا از فتوشاپ در این سبک عکاسی کمتر استفاده شده و حتی بعضی از عکاسان به خود اجازه تصحیح رنگ را هم نمی‌دهند؛ چرا که معتقدند روح مستندگونه عکس را از بین می‌برند.

امروزه هرشخصی می‌تواند عکاس خبری باشد. با وجود در دسترس بودن دوربین های عکاسی و دوربین تلفن های همراه ، مردم عادی می‌توانند از حوادث عکس تهیه کنند و آن را در کسری از ثانیه به هرکجای دنیا مخابره کنند، به طوری که امروزه این شیوه عکاسی ” ژورنالیسم شهروندی خوانده می‌شود و خبرگزاری های بزرگ از این گونه عکس های آماتوری هم استقبال می‌کنند.

عکاسی ورزشی نوعی عکاسی خبری و همچنین عکاسی خبری خود زیر شاخه ای از عکاسی مستند یا عکاسی صریح به شمار می‌رود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سمر موسوی

محبوب ترین سبک های عکاسی 1

 

  • عکاسی خیابانی
  • خبری یا فتوژورنالیسم
  •  منظره
  •  حیات وحش
  •  پرتره
  •  نجومی
  • طبیعت بی جان
  •  تبلیغاتی و صنعتی
  • مد ( عکاسی مدلینگ )
  •  معماری
  • ماکرو
  •  مفهومی
  •  انتزاعی
  •  فاین آرت
  •  عکاسی کوبیسم

۱- سبک عکاسی خیابانی Street photography

عکاسی خیابانی Street photography

عکاسی خیابانی را نمی‌توان از دیگر سبک‌های عکاسی جدا دانست. این نوع عکاسی که نگاهی مستند‌ساز به سوژه های روزمره دارد، بدنه اصلی عکاسی را شکل می‌دهد.

گاه عکاسی خیابانی با عکاسی خبری اشتباه گرفته می‌شود که باید دانست، توجه عکاسی خیابانی باید به شهر و مردم باشد نه آنکه الزاما خبری را پوشش دهد.

عکاسی خیابانی نوعی نگاه ساده به روزمره ترین وقایای شهری است و اتفاقاتی را دنبال می‌کند که ممکن است هرشخصی با آن‌ها سر و کار داشته باشد. شاید بتوانواکر اونزرا عکاس خیابانی دانست ( البته از عکس‌های خبری و فتوژورنالیسیت گونه او هم نمی‌توان ساده گذشت ).

اوژن آتژه، عکاسی فرانسوی است که به خاطر عکس‌هایش از مناظر خیابانی و بناهای خالی از سکنه پاریس شهرت دارد. آتژه معتقد بود که عکس‌هایش مستند هستند و سوژه های وی معمولا کوچه‌ها، پل‌ها، اسکله‌ها، ویترین مغازه‌ها‏ و ساختمان‌ها ‏بودند.

در نوعی عکاسی خیابانی تمرکز عکاس بر ساختمان‌ها و ارتباط‌شان با شهر است. در این عکس‌ها به ندرت حضور انسان‌ها را مشاهده خواهیم کرد؛ اما در نگاه دوم شاهد حضور انسان ها در بطن شهر و در میان ساختمان ها هستیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سمر موسوی

عکاسی از مناظر شهری

منظره شهری چیست؟

                     

برای شروع، یک «منظره شهری» در واقع ثبت یک منظره از یک چیز شهری است. ما به طور کلی به مناظر به عنوان غروب های زیبا، کوه ها، و مانند آن فکر می کنیم.

با این حال، به نظر من عکاسی از محیط شهری جذاب است. محیط های ساختگی که انسانها ایجاد کرده اند.برای من، مناظر شهری جالب تر از مناظر طبیعی هستند. چون آنها بیشتر تفاسیر اجتماعی، انتقاد، یا بازتابی از جامعه ارائه می دهند. بسیاری از مناظر شهری بیگانه و غیر طبیعی هستند. آنها ما را به عنوان انسان به دام می اندازند، و باعث می شوند که ما این زندگی های غیر طبیعی را داشته باشیم (به زندگی در حومه شهر فکر کنید، که در آن ما حتی پیاده رو هم نداریم).

ساختمان هایی را پیدا کنید که احساس دارند

 

من فکر می کنم برای شروع، یک منظره شهری عالی باید احساس داشته باشد. این تنها راهی است که می توانیم با یک ساختمان، یک محیط شهری، یا یک صحنه با نوعی همدلی یا احساس ارتباط برقرار کنیم.

به عنوان مثال، به دنبال ساختمان هایی بگردید که فرسایش یافته اند. که شخصیت دارند. که تاریخ دارند. که رنگ پوست، آجرهای در حال افتادن به یک طرف، یا جزئیات کوچک در جایی که احساسات را تداعی می کند، داشته باشند.

این کار هیچ قانونی ندارد. تنها مهم است که چه احساسی دارید.

تمرین: به ساختمان ها احساس بدهید

به عنوان یک تکلیف، در اطراف پیاده روی کنید و سعی کنید با این احساسات مختلف از ساختمان ها عکس بگیرید:

  • غم
  • شادی
  • لذت
  • هیجان
  • یأس
  • تنهایی
  • انزوا

البته، ساختمان ها احساسی ندارند. اما با این حال ما به عنوان انسان می توانیم احساسات خود را به ساختمان ها افزوده یا نسبت بدهیم.

یک ساختمان «شاد» در مقابل یک ساختمان «غمگین» برای شما چطور به نظر می رسد؟

تنها از قضاوت خود استفاده کنید، و آن را امتحان کنید.

تعداد زیادی عکس بگیرید

 

مزیت مناظر شهری این است که حرکت نمی کنند، بر سر شما فریاد نمی زنند، یا وقتی دوربینتان را روشن می کنید تغییر نمی کنند.

اشتباهی که بسیاری از عکاسان هنگام عکاسی از مناظر شهری مرتکب می شوند این است که تنها یک بار کلیک می کنند، و می روند.

بر روی صحنه کار کنید

در عوض، سعی کنید تعداد زیادی عکس از منظره شهری ای که به نظر شما جالب است بگیرید. از زوایا و پرسپکتیوهای مختلف از آن عکس بگیرید. از فاصله خیلی نزدیک عکس بگیرید، سپس یک گام به عقب بردارید. از چپ، و از راست عکس بگیرید. دولا شوید. شاید بتوانید یک پرسپکتیو بالاتر به دست آورید و در سطح چشم یا پایین تر عکس بگیرید.

جبران نوردهی های مختلف را امتحان کنید. از آن در ۰، ۱-، ۲-، ۱+، ۲+ عکس بگیرید.

هرچه می توانید عکس بگیرید، و پس از آن متوجه می شوید که یک تفاوت ظریف از نظر کادربندی یا نوردهی، اثر تصویر را کاملا تغییر خواهد داد.

به دنبال جزئیات کوچک و خاص بگردید

                   

من فکر می کنم کلید یک منظره شهری عالی این است که «یک چیز کوچک و خاص» به آن اضافه کنید همچون گیلاسی که آخر کار روی کیک می گذارند – جزئیات کوچک و کمی که یک عکس فوری عادی را به چیزی عمدی تر یا جالب تر تبدیل می کند.

شاید «یک چیز کوچک و خاص» در عکس شما بتواند یک مخروط ایمنی تنها باشد. یا می تواند تنها یک ترک در یک پنجره باشد. یا می تواند شخصی باشد که در کنار منظره شهری در حال راه رفتن است. یا می تواند یک رنگ خاص در کادر باشد.

در واقع شما می خواهید کاری کنید که عکس های شما عمدی تر به نظر برسند – که نشان دهند شما تنها یک عکس فوری نگرفتید. می خواهید بیننده شما بداند که شما قصد داشتید یک عکس را به شیوه ای خاص بگیرید. که شما چیزی منحصر به فرد در مورد یک منظره شهری خاص یافته اید. و با تاکید بر «جزئیات کوچک و خاص»، سعی دارید این نکته را به بیننده اشاره کنید که «هی! این چیزی است که به نظر من جالب است، و به همین دلیل است که تو باید نگاه دقیق تری به این تصویر بیندازی».

تمرین: به دنبال «چیزی کوچک و خاص» بگردید

اگر در حال عکاسی از یک منظره شهری هستید، دست نگه دارید، و به اطراف خود نگاه کنید. چه چیزی می توانید به کادر اضافه کنید که «یک چیز کوچک و خاص» است؟

شاید یک دوچرخه رها شده در آن نزدیکی وجود داشته باشد. سپس سعی کنید یک گام به عقب برگردید، و بفهمید که چطور می توانید دوچرخه را در کادر خود بگنجانید.

این «چیز کوچک و خاص» هر چه که هست، ببینید چطور می توانید آن را در کادر خود جای دهید.

اما در مورد حرکت چیزهای اطراف در یک صحنه چطور؟ راستش، فقط باید کاری را انجام دهید که احساس می کنید درست است. من شخصا دوست ندارم چیزی در کادر حرکت کند، اما به حرکت چیزها در خارج از کادر اهمیتی نمی دهم. تنها ندای قلب و قانون اخلاقی خودتان را دنبال کنید.

ترکیب بندی خود را کامل و بی نقص کنید

                      

اگر در حال عکاسی از یک منظره شهری هستید که حرکت نمی کند، هیچ بهانه ای برای ایجاد یک ترکیب بندی بد ندارید. با بهترین توانایی خود، سعی کنید یک ترکیب بندی عالی و بی نقص ایجاد کنید.

من توصیه می کنم ترکیب بندی خود را با وقت گذاشتن، و با تمرکز بر روی لبه های کادر کامل کنید. فکر کنید که چطور می توانید از المان های حواس پرتکن، یا اَشکالی که در پس زمینه همپوشانی دارند اجتناب کنید.

در هم ریختگی ها را حذف کنید

من احساس می کنم که بهترین راه برای داشتن یک ترکیب بندی بهتر، حذف یا کم کردن درهم و برهمی ها، عوامل حواس پرتکن، یا پیچیدگی از کادرتان است. ببینید چطور می توانید مناظر شهری خود را تا حد ممکن ساده کنید، اما هنوز هم آن تاثیر احساسی را داشته باشید.

همچنین سعی کنید با اجتناب از اَشکال روی هم افتاده (دارای همپوشانی)، المان های مختلف را در کادر خود از هم جدا کنید. کمی فضای منفی بین چیزها در پس زمینه اضافه کنید، که عمق بیشتری به کادر شما خواهد داد.

یا از جنبه دیگر، سعی کنید ببینید که چطور می توانید المان های مختلفی در پشته پس زمینه خود در بالای یکدیگر ایجاد کنید. سعی کنید پرسپکتیو را پهن (مسطح) کنید.۵

در طول ساعت طلایی عکس بگیرید، یا از یک فلاش استفاده کنید

 

نور بر احساس یک صحنه تاثیر می گذارد. اگر از یک منظره شهری عکس می گیرید، سعی کنید عکاسی را در طول طلوع یا غروب خورشید انجام دهید. نور تخت معمولا به معنی احساسات تخت می باشد.

اگر نور خوب نیست – سعی کنید از یک منبع نور مصنوعی (مانند یک فلاش) استفاده کنید. گاهی اوقات نور شدید و زننده فلاش بر حالت منظره شهری تاثیر می گذارد (به آن احساس بیگانه تر، پر اضطراب تر، یا افسرده تر می دهد).

از یک محل چندین بار بازدید کنید

هنگامی که یک منظره شهری خوب می بینید، سعی کنید در شرایط نوری مختلف از آن عکس بگیرید. چندین بار به آن محل برگردید. در طول طلوع، غروب، یا در وسط روز از آن عکس بگیرید. با یک فلاش از آن عکس بگیرید.

سعی کنید عکاسی از منظره شهری خود را در حالت سیاه و سفید و رنگی نیز امتحان کنید. ببینید کدام زیبایی شناسی احساس و حالت یک صحنه را تغییر می دهد.

نتیجه گیری

 

عکاسی از مناظر شهری سخت تر از عکاسی از افراد است – چون به طور کلی ساختمان ها خسته کننده هستند، و درست مانند عکس های فوری به نظر می رسند که هر گردشگری می تواند بگیرد.

ما به عنوان عکاسان خیابانی معمولا بر مستندسازی افراد تمرکز می کنیم. اما توجه کنید که محیط شهری به همان اندازه مهم است – چون عکس های شهری ما بازتابی است از این که ما به عنوان انسان، و یک جامعه چه کسی هستیم.

به علاوه، در مورد این که عکس های مناظر شهری شما ۲۰، ۵۰، ۲۰۰، و ۱۰۰۰ سال دیگر چطور به نظر خواهند رسید نیز فکر کنید. شما دارید تاریخ را مستندسازی می کنید.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سمر موسوی

چگونه به سبک مراقبه ذهن عکاسی کنیم 3

ذهن کودکانه» یا «ذهن مبتدی» را با آغوش باز بپذیرید

چیز دیگری که ذهن مرا در مورد فلسفه ذن درگیر کرده این مفهوم «ذهن کودکانه» یا «ذهن مبتدی» است.

ایده این است که بچه ها از همه داناتر هستند. آنها کنجکاو، و بازیگوش اند، و خلاقیتشان هیچ محدودیتی ندارد. آنها آزمایش می کنند، سرهم بندی می کنند، و چیزهای جدید را امتحان می کنند. آنها مثل «متخصصانی» که در یک طرز فکر خاص تبدیل به فسیل می شوند، نیستند. آنها از همه چیز لذت می برند.

من احساس می کنم که ما می توانیم همین مسئله را به عکاسی خیابانی خود نیز اعمال کنیم. هنگامی که در خیابان در حال عکاسی هستید، در مورد ترکیب بندی، قوانین، یا نظریه ها نگران نباشید. از هر چیزی که برای شما جالب است عکس بگیرید – و در مورد این که دیگران ممکن است چه فکری بکنند نگران نباشید.

از یاد بردن

علاوه بر این، یکی از چیزهایی که من از مراقبه ذِن یاد گرفتم این است که ذهن خود را خالی کنید. در عکاسی به جای «یاد گرفتن»، «از یاد ببرید».

مشکل شخصی من این است که در مطالعه آموزش های بسیاری از اساتید عکاسی خیابانی، اطلاعات، دانش، و «حکمت» زیادی را از این اساتید در ذهنم جمع کرده ام. حالا وقتی عکس می گیرم، قفل می کنم. من بیش از حد به عکاسی فکر می کنم، و در نهایت هیچ عکسی نمی گیرم.

بنابراین سعی می کنم هر چیزی را که یاد گرفته ام، از یاد ببرم – و «ذهن مبتدی» ام را در آغوش بگیرم. زمانی که من مبتدی بودم، همه چیز امکان پذیر بود. وقتی متخصص شدم، همه چیز پُر از محدودیت شد.

 

نتیجه گیری

 

چرا ما زندگی (و خودمان) را اینقدر جدی می گیریم؟ بیایید کودک درون خود را در آغوش گرفته و یاد بگیریم که دوباره در خیابان ها خوش بگذرانیم.

عکاسی خیابانی بازی کردن در خیابان است؛ برای کاهش استرس و اضطراب. عکاسی خیابانی مراقبه راه رفتن، خود درمانی، و راهی برای پیدا کردن آسودگی خاطر و آرامش در زندگی است.

اگر عکاسی خیابانی به زندگی شما استرس، اضطراب، یا ترس اضافه می کند، دارید یک کاری را اشتباه انجام می دهید.

از سادگی عکاسی خیابانی و زندگی لذت ببرید. خودتان را زیاد جدی نگیرید، و هیچ وقت دست از کاوش کردن در خیابان برندارید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سمر موسوی

چگونه به سبک مراقبه ذهن عکاسی کنیم 2

هیچ عکس «خوب» یا «بد»ی وجود ندارد

 

من در مورد عکس هایم به عنوان «خوب» یا «بد» قضاوت نمی کنم – تنها آنها را همانطور که هستند می بینم؛ تصاویری از آنچه که دیده ام و تجربه کرده ام (همان برچسب نزدنی که ابتدای مطلب اشاره کردیم).

هر زمان که ما در مورد یک عکس به عنوان «خوب» یا «بد» قضاوت می کنیم، داریم از تصورات پیش پنداشته خود، و تجربیاتمان برای تاثیر بر درکمان استفاده می کنیم.

در نهایت هیچ عکس «خوب» یا «بد»ی وجود ندارد. اما عکس هایی وجود دارند که برای ما شخصی ترند، و عکس های خاصی که برای ما کمتر شخصی هستند.

بنابراین اعتماد به نفس خود را وابسته به عکس هایتان و این که چند «لایک» در شبکه های اجتماعی می گیرید، نکنید. در عوض، عکس هایی بگیرید که برای شما رضایت شخصی و شادی به همراه می آورند، و مطمئن شوید که برای خودتان عکس می گیرید

زیبایی را در هر چیزی پیدا کنید

 

نکته دیگری که می خواهم به شما بگویم این است که زیبایی را در همه چیز پیدا کنید – چه یک ساختمان مخروبه زیبا باشد، چه چین و چروک صورت کسی، و چه لبخند یک کودک.

عکاسی خیابانی قدردانی از زیبایی در چیزهای پیش پا افتاده است، نه گشتن به دنبال چیزهای خارق العاده، دیوانه کننده، یا جنون آمیز. بلکه پیدا کردن زیبایی بی پیرایه در جهان – و استفاده از دوربینتان برای شناسایی، ثبت، و به اشتراک گذاری آن.

من می دانم که عکاسی خیابانی به من کمک کرده تا نسبت به محیط اطرافم، حس کنجکاوی کودکانه ام و ترسم قدردان تر باشم.

حالا هر موقع که در خیابان راه می روم، و بی هدف پرسه می زنم، عاشق اینم که دوربینم را به سمت هر چیزی بگیرم و با خودم فکر کنم (درست مثل یک کودک).

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سمر موسوی

چگونه به سبک مراقبه ذهن عکاسی کنیم 1

مراقبه یا مدیتیشن ذِن بر تفکر لحظه به لحظه و ژرف نگری تاکید دارد و یکی از لایه های اصلی آن ناظر بودن بر ذهن، آرام کردن آن و دور کردن پریشانی‌ ها است. به این معنی که با افکار و اندیشه ها ستیز نکنیم، از آنها نگریزیم و با برچسب های زشت/زیبا نام گذاری شان نکنیم و تنها ناظر آن ها باشیم. ذِن مراقبه ایست که می توان آن را در هر یک از فعالیت های روزمره مثل قدم زدن، تمیز کردن منزل و… انجام داد و در این مطلب لنزک اریک کیم، استاد عکاسی خیابانی، در مورد به کار گرفتن آن در عکاسی صحبت کرده: «گشتن به دنبال آرامش، آسودگی خاطر و شادی در زندگی، مرا به سمت آشنایی با مراقبه ذِن سوق داد. این تفکر به من کمک کرد تا احساس راحتی کنم، آهسته تر راه بروم، کمتر نگران شوم، و از فشار و استرس خلاص شوم». در ادامه مطلب اریک کیم برای وارد ساختن هرچه بیشتر ذِن به زندگی و عکاسی خیابانی ایده هایی مطرح کرده است که در انتها می توانید با توجه به نکته های اصلی آن اساسش را در هر شاخه ای از عکاسی به کار گیرید.

عکاسی خیابانی «مراقبه راه رفتن» است

 

من قبلا فکر می کردم که عکاسی خیابانی گرفتن یک عکس خوب، و به دست آوردن تعداد زیادی «لایک» در شبکه های اجتماعی است.

اما اشتباه می کردم.

عکاسی خیابانی تطهیر و آزاد کردن ذهنتان است. عکاسی خیابانی لذت بردن از قدم هایتان (به آرامی) با دوربین در دستتان است. عکاسی خیابانی پیدا کردن زیبایی در جهان طبیعی است. عکاسی خیابانی مربوط به چیزهای معمولی و ساده است.

من قبلا به عکاسی خیابانی مانند «شکار» نگاه می کردم. اکنون عکاسی خیابانی را به عنوان «مراقبه راه رفتن» می بینم – فرصتی برای این که به آرامی راه بروم، ذهنم را آزاد، و افکارم را خالی کنم. من تک تک قدم هایم را با توجه، آرامش و در سکوت بر می دارم.

من بر تنفسم تمرکز می کنم، و از مناظر اطرافم لذت می برم. من به بالا، پایین، چپ، و راست نگاه می کنم. من به افرادی که از کنارم می گذرند لبخند می زنم، به بچه ها سلام می کنم، و هر موقع که ندای قلبم به من بگوید درست است، عکس می گیرم.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سمر موسوی

عکاسی خیابانی

                            

نظریه های گشتالت (Gestalt) توسط روانشناسان آلمانی در دهه ۱۹۲۰ به رهبری ماکس ورتایمر با این باور که ذهن از گرایش های خودسازماندهی برای شکل دادن به یک «دید کلی جهانی» استفاده می کند، ایجاد شدند. این نظریه ها تلاش می کنند توضیح دهند که ما هر چیزی را که می بینیم چطور درک می کنیم و برای ایجاد یک «درک تصویری» چگونه آنها را در ذهن خود سازماندهی می کنیم. ایده اصلی این است که وقتی ما با یک صحنه آشفته از لحاظ بصری مواجه می شویم، ذهن ما آن را به الگوها و اَشکال قابل تشخیص تر ساده می کند. این نظریه ها تحت عنوان اصول گشتالت شناخته شده اند. منشأ خود کلمه گشتالت به معنی شکل دادن/ به تصویر کشیدن/ سازماندهی کردن است که به عنوان یک کل یکپارچه شده است. بنابراین، این نظریه ها اغلب به صورت «کل بزرگتر از مجموع بخش هاست» بیان می شوند، چون ذهن ما یک تصویر را در شکل کلی آن، و نه تک تک بخش های آن درک می کند. این مکانیزمی برای ذهن است که وقتی یک تصویر را می بیند دیوانه نشود.

                                     

از آنجا که عکاسی ارائه تصویر به بیننده است، ما می توانیم زمانی که عکس می گیریم از اصول گشتالت استفاده کنیم تا تاثیر درستی در ذهن بیننده ایجاد کنیم. به این ترتیب می توانیم ایده تصویر را به شیوه ای بهتر ارائه دهیم. اصول (قوانین) گشتالت می توانند برای فهمیدن این که ادراک بصری چگونه کار می کند و چرا برخی از تصاویر بهتر از بقیه از کار درمی آیند، مفید باشد. در زیر اصول گشتالت برای عکاسی خیابانی ارائه شده است:

سادگی

ذهن ما یک تصویر را در ساده ترین شکل آن می بیند. قانون سادگی توضیح می دهد که ساده سازی یک تصویر برای کمک به چشم و ذهن مهم است، تا در تفسیر آنچه که ما سعی داریم نشان دهیم احساس راحتی کنند. بنابراین زمانی که ما از یک صحنه عکس می گیریم، سعی داریم ساده ترین شکل آن را پیدا کنیم تا آن را برای ذهن جالب و «هضم» آن را آسان کنیم. و بعد از مدتی، ذهن عمیق تر می شود و معنای واقعی تصویر را درک می کند.

تقارن

المان های متقارن در یک تصویر به عنوان بخش هایی از یک گروه دیده می شوند. رابطه هر دو طرف به ما کمک می کند تا المان ها را به صورت یک شکل واحد درک کنیم. وقتی ما یک عکس می گیریم، می توانیم از این قانون برای ایجاد یک تصور کلی از یک تصویر کامل استفاده کنیم که در واقع شامل دو یا چند المان است. تقارن را می توان با برقراری تعادل در المان ها یا قرینه سازی آنها ایجاد کرد. با این حال، گاهی اوقات ترکیب بندی متقارن می تواند بسیار کسل کننده باشد، و این بستگی به خلاقیت ما در گرفتن تصاویر جالب و سرگرم کننده دارد.

                                            

                          

شکل روی زمین

در یک تصویر، گاهی اوقات ما باید یک شیء را نشان دهیم (نقطه توجه اصلی تصویر)، اما چشمان بیننده نمی توانند به وضوح آن را ببینند چون آن شیء با پس زمینه خود ادغام می شود. قانون شکل روی زمین (Figure to Ground) به ما کمک می کند تا توضیح دهیم کدام المان به عنوان شکل دیده شده و کدام المان زمین خواهد بود. شکل، شیء یا نقطه توجه اصلی و زمین، پس زمینه پشت یا اطراف شکل می باشد. گاهی اوقات شکل همیشه یک شیء نیست، می تواند یک ناحیه باشد. ذهن ما کوچکترین یا پرکنتراست ترین (تاریک ترین یا روشن ترین) ناحیه را به عنوان شکل و ناحیه بزرگتر را به عنوان زمین خواهد دید.

                                   

 

                                                              

سرنوشت مشترک

قانون سرنوشت مشترک (Common Fate) توضیح می دهد که المان های بصری که با هم در یک جهت حرکت می کنند، به صورت بخشی از یک گروه واحد دیده می شوند. بنابراین، زمانی که ما یک صحنه را با گروهی از المان های در حال حرکت با یکدیگر می بینیم، ذهن ما آن را به صورت یک گروه خواهد دید، و المان های دیگری که ثابت می مانند یا در جهت دیگری حرکت می کنند، خارج از گروه در نظر گرفته خواهند شد. با درک این قانون، می توانیم تصویری از یک گروه ایجاد کنیم که در واقع شامل المان های مختلف است یا می توانیم المان هایی را از گروه حذف کنیم.

 نزدیکی

گروهی از المان ها که به یکدیگر نزدیک هستند، احتمال بیشتری وجود دارد که متعلق به یکدیگر دیده شوند، نسبت به وقتی که از هم دور باشند. بنابراین، اگر ما بخواهیم ارتباطی بین المان ها در یک تصویر ایجاد کنیم، باید آنها را نزدیک یکدیگر قرار دهیم.

شباهت

اگر المان ها شبیه یکدیگر باشند، ذهن ما آنها را متعلق به یک گروه می بیند. قانون شباهت را می توان با استفاده از رنگ، شکل، اندازه، بافت یا هر ویژگی دیگر ایجاد کرد. المان های غیر مرتبط که ویژگی های مشابهی دارند، به صورت یک گروه دیده خواهند شد. با درک قانون شباهت، می توانیم با استفاده از رنگ، شکل، اندازه یا بافت المان های غیر مرتبط، بین آنها ارتباط ایجاد کنیم. تکرار، زیر مجموعه این قانون است.

                                       

تداوم

قانون تداوم توضیح می دهد که ذهن ما تمایل دارد اَشکال یا خطوط را فراتر از نقطه پایانشان ادامه دهد. اشیاء به عنوان یک کل گروه بندی می شوند اگر هم خط باشند یا یک خط جهت را دنبال کنند. تا زمانی که اَشکال یا خطوط ادامه دار باشند، حتی اگر بخش بخش و مجزا باشند، به صورت یک المان واحد دیده می شوند. و هرچه بخش های آنها نرمتر باشد، بیشتر آنها را به صورت یک شکل یا خطوط یکپارچه می بینیم. از تداوم مانند خطوط هدایتگر نیز می توان برای هدایت نگاه بینندگان به سمت سوژه اصلی که می خواهیم آنها ببینند استفاده کرد.

 

                                             

 

خاتمه

یکی از کارهای خوبی که ذهن ما می تواند انجام دهد، توانایی کامل کردن اَشکالی است که وجود ندارند. ذهن ما تمایل به تکمیل کردن اشیاء ناتمام دارد. این قانون خاتمه است که برای توضیح این که ذهن ما چگونه می تواند فاصله بین اشیاء یا خطوطی که کامل نیستند را پر کند، مورد استفاده قرار می گیرد. ذهن ما توانایی تشخیص المان های یک تصویر را دارد، حتی اگر آن المان تنها بخشی از شیء بزرگتر باشد. در یک تصویر، اَشکال کامل می توانند کسل کننده باشند. از این رو ما می توانیم اطلاعات کافی به ذهن بدهیم تا بتواند اَشکال را شکل دهد، اما هنوز هم کمی جا برای تخیل باقی بگذاریم. با درک نظریه های گشتالت در هنگام عکاسی خیابانی، ما می توانیم تصویری با قدرت هدایت ذهن بینندگان آنطور که می خواهیم آنها ببینند، با ترکیب بندی المان های آن به شیوه ای موثر ایجاد کنیم.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سمر موسوی

عکاسی روایی

عکاسی روایی یا Sequence Photography مجموعه عکس هایی می باشد که در آن یک المان مشترک تصویری است،;معمولا زمان و مکان مشترک در عکس های مجموعه وجود دارد و توالی این عکس ها،;ایده یا منظوری را به بیننده انتقال می دهد، گاهی کادر ثابت این المان مشترک را می سازد و گاهی لنز ثابت.;در عکاسی روایی خط روایت در بستر المان مشترک تصاویر شکل می گیرد.این روش را اولین بار در اواخر قرن ۱۹، اجرتون و مای بریج، با عکس برداری از حرکات حیوانات آغاز کردند.;این شیوه خیلی به نقاشان و طراحان دوران کمک کرد تا طراحی های خود را تقویت کنند. این شیوه همچنان هم ادامه دارد اما روایتگری های شخصی به وسیله آن،;برداشتی است از نظریات جرج مایکلز. او یکی از پرچم داران اصلی عکاسی پیاپی روایی “Sequential photo story” در دنیا است.;مایکلز تاثیر بسیاری بر عکاسی قرن بیستم گذاشته است.

 به عبارتی وی معنوی ترین عکاس قرن بیستم است. وی بسیار به دیدگاه های انسانی و روحی می پرداخته و ساختار شکنی فکری داشته و خیلی وقت ها از کل به جز یا بالعکس می رسیده است.;در آخر عکاسی پیاپی روایی، عکاس باید روایتی را داشته باشد و آن را به گونه ای پالایش کند که در چند حرکت،;فریم یا سکانس آن را رخ بدهد.

احساسات در عکاسی روایی دارای قدرت زیادی هستند و به خوبی پیام عکس‌ را به بیننده منتقل می‌کنند.;برای ارتباط برقرار کردن با افراد بهترین راه ازطریق احساسات است.

داشتن ایده‌‌های متضاد، عکس را متعادل و کنتراست خوبی به سوژه می دهد.;همچنین با این روش می‌توانید تصویر کاملا شفافی برای مخاطب خود ترسیم کنید.;چرا که آن ها می ‌توانند با احساسات درون عکس سریع هم‌ ذات ‌پنداری و با عکس ارتباط برقرار کنند.

هنگامی داستان به‌ وجود می‌ آید که سوژه‌های داخل عکس ارتباطی را به تصویر می‌کشند،;و حتما نیازی نیست که این ارتباط میان دو فرد باشد.

استفاده از وسایل صحنه نیز کارآمد است و به خلق یک داستان کمک می‌ کند.;با این‌ حال این کار را طوری انجام ندهید که خیلی مفهومی باشد، چرا که هدف شما این است که عکاسی روایی شفافی داشته باشید;و در عین‌ حال مخاطب را وادار کنید که سؤالاتی از خودش بپرسد.

همچنین دانستن اینکه چطور این دو را از هم جدا کنید کمی چالش ‌برانگیز است،;ولی می‌تواند سرگرم‌ کننده و جالب نیز باشد.

 

 

در عکاسی روایی هم مانند هر داستان جالبی،;بهتر است پروتاگونیستی وجود داشته باشد;که در مرکز صحنه قرار می ‌گیرد;(البته در عکاسی باید در یک‌ سوم صحنه قرار بگیرد.) آن ها ستاره‌های نمایش هستند پس در عکس تا جای امکان آن ها را از دیگر شخصیت‌ ها یا سوژه‌ ها جدا کنید تا مخاطب نیز متوجه این موضوع شود.

بهتر است اگر مبتدی هستید حداکثر با یک یا دو سوژه کار کنید.;بسته به مهارت خود در ترکیب‌ بندی مدل‌ ها،;بعدها می ‌توانید سوژه‌ های بیشتری را تجربه کنید.;اصول ترکیب ‌بندی به شما کمک می‌ کند تا با داشتن چندین سوژه به فوکوس سازمان‌  دهی ‌شده ‌ای دست پیدا کنید.

شناخت چرخه‌ ی رنگ‌ ها برای عکاسان،;خصوصا عکاسانی که عکس‌های رنگی می‌گیرند همیشه مفید است;و;به آن ها برای دانستنن این که کدام رنگ‌ ها به ‌خوبی با هم ترکیب می‌ شوند و کدام‌ رنگ ها نه، کمک می کند.;هنگامی که یک داستان خاص در ذهن دارید، ایجاد تعادل رنگی مناسب به روایت داستان‌ شما بسیار کمک می‌ کند.

شاید رایج‌ ترین و جالب‌ ترین اتفاق در عکاسی روایی این سبک باشد،;چرا که هدف آن ثبت بهترین لحظه در زمان می باشد و;در واقع می‌ توان آن را ذات اصلی عکاسی دانست.

حضور در بهترین زمان ممکن و ثبت لحظه‌ های حساس مهارتی است که همه‌ ی عکاسان نشنال جئوگرافی و عکاسان مستند از آن برخوردارند.;داشتن مهارت در عکاسی روایی همراه با  کمی حس ششم،;صبوری و ‌سرعت عمل درفشار دادن دکمه‌ی شاتر، برای شکار لحظه‌ها ضروری می باشد.;باید توجه داشت که یک عکاس خوب، عکاسی است;که لحظه‌ ای از زمان را از دست ندهد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سمر موسوی

هنر فتومونتاژ

فتومونتاژ یک نوع هنر کلاژ است. این  هنر عمدتا از عکس ها یا قطعات عکس ها تشکیل شده است تا ذهن
بیننده را نسبت به ارتباطات خاص هدایت کند. تکه های  عکس ها اغلب برای ارسال یک پیام ساخته می شوند
، که می توانند یک تفسیر در مورد مسائل سیاسی، اجتماعی و یا دیگر باشند. هنگامی که به درستی انجام می شود،
آنها می توانند تاثیر قابل توجهی داشته باشند.روش های متعددی وجود دارد که می تواند یک عکس دیجیتالی
ساخته شود.در این روش اغلب، عکس ها، روزنامه ها و نشریات مجله و سایر مقالات بر روی یک سطح چسبانده
می شوند، که باعث می شود کار یک احساس کولاژ واقعی باشد.

عکاس های قدیمی هم عکس ها را در تاریک خانه به هنر عکاسی مدرن ترکیب می کردند در این روش از چندین
نگاتیو برای ساخت یه عکس استفاده می شد و گاهی با داج و برن(روشن و تاریک) کردن، امروزه ایجاد تصاویر
دیجیتالی بسیار معمول است.

اسکار رجیلندر یکی از آن هنرمندان بود  “دو راه زندگی” (۱۸۵۷) یکی از مشهورترین نمونه کارهای این هنرمند
است. او هر مدل و پس زمینه را عکاسی کرد و بیش از سی نگاتیو را در اتاق تاریک ترکیب کرد تا یک چاپ
بسیار بزرگ و دقیق ایجاد کند. این امر می تواند هماهنگی خوبی داشته باشد تا این صحنه را در یک تصویر
تکمیل کند.

این سبک یک تکنیک فیزیکی است.بیشتر هنرمندان فتومونتاژ از فتوشاپ استفاده می کنند.

 فتومونتاژ با از بین رفتن دادائیست متوقف نشدسوررئالی ها مانند من ری و سالوادور دالی آن را
برداشتند، همانطور که تعداد زیادی هنرمند دیگر نیز در سالهای نخستین بار از آن استفاده کردند.

امروزه با برنامه های ویرایش عکس مانند فتوشاپ و منابع قابل اندازه گیری برای تصاویر موجود، هنرمندان
دیگر به عکس های چاپی محدود نمی شوند.

فتو مونتاژ زیر مجموعه ای از چندین سبک هنری است که در دنیای مدرن و عکاسی دیجیتال بسیار کاربرد
دارد.

در عکاسی مفهومیعکاسی فاین آرت, عکاسی سوررئال عکاسان به نوعی با فتو مونتاژدرگیرند.داشتن
ایده و خلاقیت و ذهن آگاه بسیار مهم است.بیاد داشته باشید قبل از خلق یک تصویر باید هدف داشته
باشید.انتخاب درست تکه های هر عکس در جایگاه مناسب و رعایت ترکیب بندی و کادر مناسب بسیار
حائز اهمیت است.

نمونه ای از عکس فتومونتاژ:

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سمر موسوی

روش های کاربردی برای عکاسی ماکرو

 

عکاسی ماکرو، به طور خاص، اغلب با لنزها و تجهیزات تخصصی گران قیمت انجام می شود، اما راه هایی برای گرفتن عکس های کلوزآپ و ماکروی چشمگیر با تجهیزات عکاسی ارزان تر مثل اکستنشن تیوب ها و حلقه های معکوس کننده لنز نیز وجود دارند. اگر برای عکاسی ماکرو بودجه کمی دارید، روش های ارزان قیمت و مقرون به صرفه این آموزش به شما کمک خواهند کرد .

 

 

 عکاسی ماکرو و کلوزآپ همچنان در میان انواع مختلف عکاسان محبوب است. کاربردهای عملی آن شامل تصاویر دقیق و با جزئیات از محصولات، عکاسی از غذا، و عکاسی تکنیکی است. اما انگیزه های جالب و هنری نیز غیر قابل انکار هستند؛ گل ها، حشرات، تصاویر انتزاعی خلاقانه، و هیجان کشف دنیای پنهانی که در اشیاء روزمره وجود دارد.

 

 

اینها سه مورد از تکنیک های کم هزینه مورد علاقه من برای عکاسی ماکرو هستند:

 

 

لنز خود را برعکس کنید، تمام چیزی که نیاز دارید یک دوربین است که از لنزهای قابل تعویض استفاده می کند اکثر دوربین های DSLR این قابلیت را دارند . تنها کافی است لنز را از دوربین جدا کرده و دوباره آن را به پشت، در مقابل محل نصب لنز بگیرید تا میزان بالایی از بزرگنمایی به دست آورید. با هر لنزی می توانید این کار را انجام دهید، اما یک لنز معمولی، یا لنزی که همراه دوربینتان است، احتمالا مناسب تر خواهد بود (به عنوان مثال، لنز کیت ۵۰mm یا ۱۸-۵۵mm.

 

 

اگرچه این یک راه حل موثر است، اما باید بدانید که هنگام استفاده از این تکنیک دوربین و لنز شما قادر به برقراری ارتباط با یکدیگر نیستند. این بدین معنی است که از هیچ گونه تنظیمات f-stop یا فوکوس خودکاری نمی توانید استفاده کنید. خوشبختانه، فوکوس کردن هنگام استفاده از این تکنیک مشکلی نخواهد داشت، و شما می توانید با استفاده از ترفند قفل دیافراگم که در ادامه مطلب به تفصیل توضیح خواهم داد، لنز خود را از قبل بر روی یک ضریب اف یا f-stop خاص تنظیم کنید.

 

 

مراحل استفاده از این تکنیک به شرح زیر است:

 

 

۱- دکمه جداسازی لنز دوربین خود را فشار دهید تا لنز از محل نصب لنز جدا شود.

 

 

۲- دوربین را در دست خود برگردانید، به طوری که جلوی لنز رو به سمت محل نصب لنز قرار گیرد.

 

 

۳- با دقت جلوی لنز را بر روی حلقه نصب لنز دوربین منطبق کرده و هنگام گرفتن عکس های خود، آن را در آنجا نگه دارید، همانطور که در تصویر زیر نشان داده شده است.

 

 

۴- مانند بسیاری از راه حل های عکاسی ماکرو، نحوه فوکوس شما بر روی سوژه با حرکت دوربین و لنز به سمت سوژه، یا در جهت مخالف آن است، نه با چرخاندن حلقه فوکوس. زمانی که فوکوس را به دست می آورید، باید در فاصله دو یا سه اینچی (یا کمتر) از سوژه قرار داشته باشید .یک لنز ۱۸-۵۵mm که وارونه بر روی محل نصب لنز دوربین نگه داشته شده است.

 

 

حلقه های معکوس کننده

 

 

همچنین می توانید از یک آداپتور به نام حلقه معکوس کننده (reversing ring) استفاده کنید که به شما اجازه می دهد تا لنز را در موقعیت وارونه بر روی دوربین خود نصب کنید. این ابزار ارزان قیمت ، مانند یک فیلتر لنز، برای پیچاندن در جلوی لنز شما ساخته شده است. از طرف دیگر حلقه معکوس در محل نصب لنز دوربین شما قرار می گیرد. مطمئن شوید حلقه معکوسی بگیرید که نه تنها با اندازه فیلتر (قطر شیار) لنز شما مطابقت داشته باشد، بلکه با محل نصب لنز دوربینی که از آن استفاده می کنید نیز منطبق باشد .حلقه معکوس کننده از طریق شیار فیلتر لنز، به جلوی این لنز ۱۸-۵۵mm وصل می شود.

 

 

ترفند قفل کردن دیافراگم

 

 

شما چه از تکنیک نگه داشتن لنز معکوس در دست استفاده کنید، و چه از آداپتور حلقه معکوس، می توانید یک f-stop خاص تنظیم کنید، با وجود این که لنز شما از لحاظ الکترونیکی به دوربینتان وصل نمی شود. این تکنیک ممکن است با ترکیب خاص دوربین و لنز شما جواب ندهد، اما با تمام DSLR هایی که من تا به حال استفاده کرده ام، کار می کند:

 

 

۱- بعد از روشن کردن دوربین، و نصب لنز بر روی دوربین به شیوه معمول، دیافراگم (f-stop) را تنظیم کنید.

 

 

۲- دکمه پیش نمایش عمق میدان را فشار داده و نگه دارید.

 

 

۳- در حالی که هنوز دکمه پیش نمایش عمق میدان را پایین نگه داشته اید، دکمه جداسازی لنز را فشار دهید و لنز را جدا کنید. دیافراگم ثابت باقی خواهد ماند، دیافراگم قفل شده در f/16 بر روی این لنز ۸۵mm.

 

 

راه های مقرون به صرفه دیگر برای دستیابی به تصاویر ماکرو

 

 

راه های مقرون به صرفه دیگر برای گرفتن عکس های کلوزآپ و ماکروی خوب شامل استفاده از حلقه های جفت کننده لنزها، دیوپترها، و اکستنشن تیوب هاست. در اینجا یک مرور کلی بر این روش ها خواهیم داشت:

 

 

حلقه های جفت کننده:

 

 

نوع دیگری از تکنیک لنز معکوس، استفاده از دو لنز است، که با استفاده از نوع دیگری آداپتور به نام حلقه جفت کننده (coupling ring – عکس زیر)، از جلو به هم متصل می شوند. در این مورد، یکی از لنزها به طور عادی به دوربین شما وصل می شود، در حالی که دیگری در جهت معکوس قرار دارد. حلقه جفت کننده در هر دو طرف دارای شیارهایی است و از طریق شیارهای فیلتر به طور همزمان به جلوی هر دو لنز وصل می شود. از آنجا که حلقه های جفت کننده به طور معمول در هر دو طرف قطر شیار یکسانی دارند، لنزهایی که با آن استفاده می کنید نیز باید قطر فیلتر یکسانی داشته باشند، یا باید به یکی از لنزها یا هر دوی آنها آداپتور باز کننده یا بسته کننده متصل کنید.

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سمر موسوی