آنها ابزاری هستند که مفهوم آن را به روان مخاطب می رسانند و با استفاده از نمادها بصری که یک تصویر مفهومی را به وجود می آورند.اما عکاسی مفهومی همواره چنان واضح نیست که ممکن است مردم باور داشته باشند
عکاسی صنعتی تبلیغاتی یکی از خدماتی ترین رشتههای عکاسی است. در این رشته نه تنها باید حداکثر تسلط به تئوری و تکنیک را داشته باشیم بلکه به بسیاری از وسائل، علاوه بر دوربین احتیاج پیدا خواهیم کرد، از فونهای رنگی تا میزهای مخصوص کار از وسائل جنبی نورپردازیهای پیچیده تا سه پایه و پانتوگرافهای بزرگ و از همه مهمتر استودیوهای عظیم و مملو از وسائل نورپردازی فقط بدرد عکسبرداریهای صنعتی- تبلیغاتی میخورند.
هر گونه عکسی که در خدمت معرفی، تبلیغ و یا فروش تولیدات یا کالائی باشد، عکاسی صنعتی- تبلیغاتی بحساب میاید. یکایک مواد غذائیها، انواع وسائل زندگی، هر نوع مبلمان و ماشین چه با حضور انسان چه بدون مدل در زمره عکس تبلیغاتی است. خطوط تولید، کارخانههای صنعتی و فنی در مراحل و زوایای مختلف عکاسی صنعتی محسوب میشوند. معمولاً این نوع عکاسی یک سفارش دهنده نیز دارد: صاحبان صنایع، ارگانهای دولتی، بخشهای اقتصادی و بازرگانی، روابط عمومیها و سازمانهای تبلیغاتی و در ضمن گرافیستها و طراحان صنعتی- هنری، همه و همه سفارش دهنده و محتاجان و علاقمندان عکاسی صنعتی- تبلیغاتی هستند.
با توجه و دقت میتوان عکاسی تبلیغاتی را آسانتر سر و سامان داد:
در ضمن، عکاسی تبلیغاتی ممکن است همراه با مدل جاندار( انسان یا حیوان ) باشد در این مواقع نه تنها نمیتوان سوژهی اصلی را که یک سوژه تبلیغاتی است فدای جذابتر شدن مدل زنده کرد بلکه بر عکس مدل زنده باید مانند هر وسیله یا تکنیک دیگر نیز در خدمت سوژه اصلی باشد.
هر چه عکاس تبلیغاتی تجربه و اطلاعات بیشتری دربارهی سفارشات حرفهی خود داشته باشد موفقتر و صاحبنام تر خواهد بود. تسلط و در اختیار داشتن وسائل و فضای مورد لزوم، رمز موفقیت عکاسان صنعتی است.
برای مسلط شدن به عکاسی تبلیغاتی باید تمرینات و درسهای این رشته را در رابطه با ابعاد سوژهی مورد نظر تقسیم بندی کرد. هر دانشجو باید بداند که اگر سوژهی مورد نظر یک فضای شش متری دکور در پس زمینهی خود دارد چه وسائل چه لنز و دوربین و چه نوع چراغهائی لازم است. این یک فکر کودکانه و غیر حرفهای است اگر فکر کنیم میتوان با یک فلاش دستی و دوربین 135 عکس حرفهای انداخت.
دانش و تمرینات ضروری در عکاسی صنعتی تبلیغاتی
1- یاد گیری و کاربرد نور و موارد مصرف هر کدام (اسپات- مستقیم- نرم)
2- کار با مقوای خاکستری 18٪ و یادگیری محاسبهی حرفهای نورپردازیها شناخت کامل کنتراست و هارمونی نور در رابطه با سوژههای تبلیغاتی.
3- شناخت کامل دوربین بزرگ و لنزهای آن در رابطه با نوع سوژه.
4- دانش شناخت فیلمهای موجود- رنگ- کنتراست و ظهور آنها.
5- دقت و توجه کامل، به خواسته و سلیقهی سفارش دهنده و نوع و محل مصرف عکس شما.
6- نوآوری و عدم کپی برداری از نمونههای مشابه با مطالعهی کارهای بقیه عکاسان.
7- تمرین و سعی در گروهی کار کردن با طراحان و گرافیستهای حرفهای صنعتی- تبلیغاتی
بسیاری از عکس هادر شاخه های مختلف عکاسی مثل عکاسی صنعتی تبلیغاتی ،عکاسی خبری ،عکاسی طبیعت ونیز دیگر شاخه ها از این مقوله اند. در این گونه عکاسی عکاس صنعتگری است که می تواند دقیق و زیبا عکاسی کند و بسیاری از ذوق ها این گونه عکس ها را می پسندند و از دیدن آن ها لذت می برند.
برای این گونه عکس ها متخصصان هر رشته تا حدود زیادی می توانند تعاریف یک عکس خوب را بیان کنند.
اما آن جا که عکاسی به عنوان هنر مطرح می شود تعریف دقیق دادن از عکس خوب اگر ناممکن نباشد کار دشواری است.آن جا که عکاسی را همطراز شعر ناب می شناسیم همان قدر که تعریف دادن از شعر مشکل است عکاسی را هم نمی توان توضیح داد.
شانس و موفقیت عکاسان در رشتهی تبلیغاتی بیشتر مربوط به نیروی فکری و کمکی است که باعث دلگرمی و نجات آنها خواهد شد. طراحان هنری، مدیران فروش و گرافیستها نیروی نجات بخش عکاس تبلیغاتی هستند. بیشتر مواقع طراحی دکور- چیدمان وسائل و از همه مهمتر زاویهی دید شیئی مورد نظر را آنها انجام خواهند داد و عکاس وظیفه سنگین و حرفهای نورپردازی، انتخاب فیلم و لنز مناسب را بعهده دارد. در دنیای حرفهای عکاسی تبلیغاتی حداقل چهار نفر در خلق یک اثر شرکت دارند.
عکاسی صنعتی یعنی جایی که عکاسی صرفا صنعت است و حتی چشم انسان هم برای انتخاب لحظه عکاسی دخیل نیست .
1-ماهواره ای که از فضا دقیق ترین تصاویر را به زمین مخابره می کند.در این نوع عکاسی همه چیز طبق فرمول و حساب شده انجام می شود. این جا عکاسی صرفا علم است و صنعت است و البته کاربرد خودش را دارد و بسیار مفید است. یا نوع دیگر آن عکاسی از طریق میکروسکوپ یا تلسکوپ و غیر آن برای مقاصد پژوهشی .
2-جاهای دیگری هم هست که انسان مستقیما در عکاسی دخل و تصرف دارد اما این دخل و تصرف او مانند دخل و تصرف یک صنعتگر در کار صنعتی اش است .مثل دخل و تصرفی که یک تراشکار برای تراشیدن قطعه ای به کار می برد یا کاری که قالیباف پای دار قالی انجام می دهد. در این گونه عکاسی محصولی تولید می شود که مفید است و ارزشمند است و چه بسا زیباست اما یک کار صنعتی انجام شده و عکاس به عنوان یک صنعتگر مطرح است .
در این روزها عکاسی تبلیغاتی را شاخه بسیار جذابی از عکاسی نام میبرند به همین دلیل عکاس باید بتواند درباره آن تفکرنماید وبا ایده های خلاقانه و سلایق خود را در عکس پیاده سازد . اگرعکاسی تبلیغاتی را با دیگر حوضههای عکاسی مقایسه کنیم میبینیم که تقریباً در هیچ یک از شاخههای عکاسی به اندازه عکاسی تبلیغاتی نظرات سفارش دهنده در کار دخیل نیست.پس باید در عکاسی تبلیغاتی با مشورت و در میان گذاشتن نظرات عکاس و مشتری و افراد ذیح صلاح و با توجه به این نکته مهم ، عکاسان میتوانند از کار خود لذت ببرند که عقاید کارفرما را در ذهن خود به دقت آنالیز کنند، نقاط ضعف و قوت نظرات وی را بررسی نمایند و با توجه به هدف نهایی کار، بعد از تصمیم گیری صحیح با استفاده از زبان تفاهم آمیز، تا حد امکان تفکر و سلیقه خود را به وی منتقل کنند و بعد از جلب موافقت وی عکسی بگیرند که ناشی از برآیند تفکرات کارشناسانه و نگاه زیبا شناسانه باشد.
عکاسی صنعتی به شاخه ای از عکاسی گفته می شود که وظیفه آن به نمایش گذاشتن دقیق و کامل و باکیفیت محصولات تولید شده می باشد ٬ در این شاخه از عکاسی ،عکاس با استفاده از تجهیزات مناسب و انتخاب نورهای دقیق و کامل تلاش می کند تا حد امکان تصوری با کیفیت و دقیق از محصول را ثبت کند که در آن تمامی خصوصیات ظاهری آن به نمایش گذاشته شود.دیده شدن! عکس مهمترین و موثرترین عنصر تبلیغاتی محسوب می شود.
عکاسی تبلیغاتی و عکاسی صنعتی زبانی عمومی و قابل فهم برای همه اقشار ، از هر طبقه و سن و سال و ملیتی است ، زبانی که نیاز به ترجمه و توضیح ندارد و خود گویای همه چیز است : زبانی صریح و سریع!و به کالای تولیدی را با بهترین شکل به نمایش می گذارد .و زیبایی مجذوب کننده ای را به آن می بخشد و طرفداران زیادی را جذب خود میکند .
عکاس صنعتی وظیفه اش این است که نمای کاملی را از کالا برداشت کرده و جهت ارائه به مشتری یا کارفرما ارائه کند، در این شاخه همانگونه که بیان شد هدف تنها یک چیز است: نمایش کامل و واضح محصول از زوایای مختلف و زیبا . در این میان بعضی از عکاسان صنعتی سعی می کنند با طراحی دکورهای ساده منطبق با کاربردهای کالای مورد عکاسی کمی جنبه کاربردی ترجای دادن منطقی عناصر تجسمی در فضای مورد نظر ، در سطح دو بعدی یا سه بعدی ترکیب بندی یا کمپوزیون می گویند .پس به یاد داشته باشید در عکاسی تبلیغاتی همیشه تفاوتها در ذهن می مانند ، نه برتری ها!اما این تفاوت ها باید چشم نواز باشند نه آزار دهنده .
در این میان بعضی از عکاسان صنعتی سعی می کنند با طراحی دکورهای ساده منطبق با کاربردهای کالای مورد عکاسی کمی جنبه کاربردی تر به عکس داده و عکس را از آن سادگی آزاردهنده عموم عکسهای صنعتی نجات دهد ُ که بعضا بسیار سودمند واقع می شود و جذابیت بصری عکس را دو چندان می کند و گاه با اکمی اغراق و بی تجربگی دکور بر سوژه غلبه می کند و خود را در عکس بیشتر به رخ می کشد ُ که این امر به تجربه یک عکاس صنعتی بر می گردد که تا چه میزان و چگونه دکور پس زمینه را تهیه و اجرا کند که به جذابیت کالا کمک کند ضمن اینکه خود دکور در حاشیه قرار داشته باشد .
عکاسی به عنوان صنعت یعنی نوعی از عکاسی که انسان و تفکر و اندیشه اش هیچ گونه دخل وتصرفی در آن ندارد یا اگر دارد این اندیشه و تفکر صرفا جهت سامان دادن به عکس بر اساس اسلوب و روش های آزموده شده است و بدین منظور که عکس به جهت تکنیک مشکلی نداشته باشد.نوردهی یا نورپردازی درست باشد کادربندی بر اساس معیارهای شناخته شده صحیح باشد واز این قبیل موارد …
ویلیام برن باخ مدیر هنری برجسته آن سال ها در سال ۱۹۴۷ چنین می گوید: « تبلیغات دراصل متقاعد کنندگی است و متقاعد کنندگی نمی تواند یک علم باشد ، بلکه هنر است . » عکس های سال های پس ازجنگ همواره با شعاری سیاسی همراه بودند که با روحیه سیاسی اجتماعی همان سال ها تدوین می شد . شعارهایی اغلب بر اساس سیاست های جنگ سرد . با آنکه تأکید بر ساخت هنرمندانه عکاسی بسیار بیشتر از سال های ۲۰ و ۳۰ بود لیکن شکل تازه ای از هنر را در نظرمی آورد که برخوردار از دستور زبانی مشخص و توانایی بیانگری بود والتر نورنبرگ عکاس تبلیغاتی در سال ۱۹۴۰ چنین نوشته است : « عکس تبلیغاتی باید ایده داده شده را به فرمی ملموس ترجمه کند – آن چنان که برای بیننده کاملاٌ آشکار باشد و نمایانگر موضوع مورد فروش . »
وی چنین ادامه می دهد : « این مسئله به شکلی تلویحی بیانگر چهار ملاحظه مهم است ، نخست اینکه نباید تجربه حسی را با ادراک رومانتیک اشتباه گرفت . گاهی چنین چیزی رخ می
دهد چرا که رمانتیسم باعث می شود تجربیات حسی برای متوسط مردم راحتتر قابل درک باشد و دوم آنکه بیان را نباید با توضیح اشتباه گرفت . توضیح دادن به معنای تبیین نمودن است . لیکن بیان کردن به معنای قابل درک نمودن تجربیاتی شخصی است . این بدان معناست که عکاس – اگر هنرمند باشد – باید از جزئیات پنهانی که می خواهد نشان دهد آگاه باشد و آن را برای نظاره گر بیان کند. به طوری که بیننده موضوع عکس را به همان شکل بفهمند وحس کند .
سوم این که واکنش مردم به یک اثر هنری غیرقابل محاسبه است و رویدادی از پیش تعیین شده وجود ندارد.
چهارم ، در اثرهنری فرم و محتوا همچون یک واحد یگانه در می آید و چنان به هم پیوسته اند که غیرقابل تفکیک می شوند . فرم بخشی ذاتی از بیان هنری است . » چنین ایده ای که ریشه هایش از دهه های ۱۹۳۰ اندک اندک تا سال های دهه ی ۱۹۶۰ بر این باور تأکید داشتند که مضمون یک آگهی تبلیغاتی سبب ترغیب مشتری به خرید می شود و نه فرم آگهی و همین تغییر نگرش سبب توجه بسیاری در رابطه میان متن و تصویر موجود در آگهی شد چرا که بر مبنای تجربه عمومی ، مخاطب در مواجهه با آگهی شامل عکس و متن ابتدا نگاهی گذرا به عکس می اندازد سپس متن را می خواند و درنهایت با دقتی بیشتر به تصویر باز می گردد.
تاریخچه و اهداف انجمن عکاسان تبلیغاتی و صنعتی ایران
تا سالهای میانی دهه شصت ، تعداد افرادی که در کشور به حرفه عکاسی تبلیغاتی و صنعتی مشغول بودند از تعداد انگشتان یک دست فراتر نمیرفت که در بین آنها به چهره های پر افتخاری بر می خوریم که خداوند را شکر همگی هنوز مشغول کار هستند ، این همکاران چه آنانی که این حرفه را بصورت آکادمیک و علمی و چه آنانی که به صورت تجربی فراگرفته بودند همگی عکاسان خود ساخته و خود باور هستند که در تمامی این سالها بدون هیچ گونه حمایت از طرف مدعیان، خود گلیم عکاسی تبلیغاتی و صنعتی را از آب بیرون کشیده اند. تا پایان جنگ تحمیلی ، یعنی ۱۳۶۷ ، سرد بودن بازار و نرخ جهانی نفت و داغ بودن بحث صادرات و بازار یابی برای کالاهای ایرانی، زمینه را برای عکاسان تبلیغاتی و صنعتی مهیا ساخت تا بخشی از بازار تولید تبلیغات را به سمت خود جذب کنند.از این رو تعداد انگشت شمار دیگری عکاس تبلیغاتی و صنعتی وارد گود شدند و همان رقابت مختصر زمینه را برای تولید کیفی تصویر فراهم آورد.
در همین سالها صنعت لیتوگرافی دیجیتال و ماشین های اسکنر هم پا به عرصه تبلیغات و چاپ کشور گذاشت ، لیتو گرافی سنتی دیگر جواب گوی کیفیت و سرعت مورد نظر طراحان گرافیک و عکاسان نبودند ، در ضمن با پیشرفته شدن مرحله لیتوگرافی و آماده سازی برای چاپ و همچنین تغییر در نگاه چاپخانه ها به کیفیت چاپ جهت رقابت در بازار صادرات کالاهای ایرانی ، موضوع تبلیغات بیش از پیش رقابتی شد.
با شروع دهه هفتاد و آغاز دوران سازندگی ، علاوه بر رونقی که صادرات غیر نفتی در بازار تبلیغات بوجود آورده بود ، باز سازی زیربناهای تخریب شده کشور در جنگ نیز رونقی به عکاسی صنعتی داد. برای ثبت و ایجاد سوابق در امر بازسازی، تولید و رپرتاژهای صنعتی ، عکاسان فعال و زبده ای را می طلبید.
پس ازپایان جنگ دوم جهانی نیمه غربی اروپای ویرانه که با کمک های مالی متفق قدرتمندش ایالات متحده رو به بازسازی عمومی می رفت اندک اندک چون ققنوسی از خاکستربرمی خواست وجانی تازه درکالبدش دمیده می شد. بازار تولید که کاملاَ بی رونق مانده بود. اروپای درمانده را به سوی مصرف گرایی کشاند. چرا که فروشگاه ها خالی بودند و شهروندان نیازمند اقلام روزمره . درنتیجه درسرتاسر اروپا بدل به بستری بی نظیر برای ارائه محصولات آمریکایی گردید . ودر این میان آنچه نقدینه ی بیشتری را راهی جیب کمپانی موفق می ساخت تبلیغات مناسب و تأثیرگذار بود. بی شک با حجم تخریب اروپا صورتی دردمند یافته بود. درنتیجه تبلیغاتی جذابتر به نظر می رسیدند که پررنگ و لعاب تر بودند.
در این سال ها عکاسی درمقام هنری مستقل شناخته می شد ومجله های بسیاری در سراسر اروپا و آمریکا به این هنر جوان اختصاص یافته بودند ، چه در سطح تکنیکی و چه به مثابه رسانه ای هنری . با پایان جنگ نخست تکنولوژی عکاسی روند روبه پیشرفت بی وقفه را پیش گرفته بود که پس از جنگ و تا پایان دهه ۱۹۳۰ انواع دوربین های تک لنزی انعکاسی ( SLR ) را به بازار روانه ساخت ، چنین امکاناتی سبب شد که استفاده از این رسانه گویا بسیار آسان تر ، ارزانتر وهمه گیر شود.
درسال ۱۹۴۷ امکان تازه ای پدید آمد که بسیار چنین روندی را تسریع نمود. دراین سال دکترادوین. اچ . لند در اتحادیه جامعه اپتیکی آمریکا دوربینی را ابداع کرد که عکس یک دقیقه ای می گرفت . و این تکنولوژی تا سال ۱۹۵۹ به سرعتی معادل ۱۵ ثانیه رسید. سال های پس ازجنگ به دلایلی که برخی از آنها ذکر شد.
سال پیشرفت صنعت چاپ وبه اصطلاح دوران طلایی چاپ نامیده می شد. مجلات رنگی و مصور که با قیمت بسیار ارزان و درتیراژهای بسیار بالا ارائه می شد . همگان را به خرید محصولات و همچنین سفر وجهانگردی فرا می خواند . ازهمین رو دهه های ۱۹۴۰و ۱۹۵۰ را دوران مجله های گلاسه رنگی نیز می گویند .
فراتر از تبلیغات در سالهای پس از جنگ عکاسی مردم نگار مستند و خبری نیز خیزهای چشمگیری برداشت . برای مثال در سال ۱۹۴۷ عکاسان آزاد مستند و جنگ گروهی را تشکیل دادند با نام مگنوم . که نام آن همچنان معادل بهترین شکل عکاسی مستند وخبری است . درمجموع گستره ی وسیعی از سال های پس ازجنگ به عکاسی مستند گذشت هر چند هنرمندان مدرنیستی که در دوره جنگ مجال ارائه آثار هنرمندانه خود را نداشتند نیز فضایی یافتند تا به برگذاری نمایشگاه های هنری بپردازند. عکاسانی چون پیرسودر، مارتین مارتینک ، آنگوس مکبین ، امیلا مدکو!
درفاصله سال های ۱۹۴۵ تا ۱۹۶۵ چنان که گفته شد دوران رشد و شکوفایی آمریکا نامیده می شد . دورانی که شاید دیگر درتاریخ جهان برای هیچ حکومت سرمایه داری رخ ندهد . بدون شک شرکت های سرمایه دار اروپایی که درآن سال ها هنوز چیزی از سرمایه شان باقی مانده بود نیز راهی ایالات متحده شدند ،تا از رشد اقتصادی قاره دور افتاده بهره مند شوند ، بررسی هزینه های صرف شده در صنعت تبلیغات درفاصله سال های ۴۰ تا ۶۰ به سادگی به ما نشان می دهد که ابعاد ماجرا چقدر عظیم بود. تبلیغات چاپی موجود درمجلات و روزنامه ها از سال ۱۹۴۰ تا ۱۹۵۰ از مبلغ یک میلیارد دلار به ۵/۲ میلیارد دلار رسید و این رقم در سال ۱۹۶۰ با رشدی شگرف معادل ۵/۴ میلیارد دلار ثبت شده است که درمقایسه با سال ۱۹۳۵ رشدی ۵۱۵ درصدی داشت . دوران اخیر دوران رشد سمت تازه ای در مطبوعات بود . این فرد یعنی مدیر هنری از اهمیت بسیاری برخوردار شد چرا که وظایفی چون کشف استعدادهای بالقوه ، بالفعل ساختن آن و تأیید و گسترش ایده های تبلیغاتی را برعهده داشت.
اولین تبلیغات تصویری بی شک فعالیت خود را از غارهایی آغاز کرد که انسان های اولیه در آن سکنی می گزیدند.نقاشی بر روی سنگ ها و بسیاری از سنگ نبشته های تصویری نظیر تصاویر شکار، پرورش حیوانات و اهلی کردن حیوانات وحشی، همگی نمونه تبلیغات تصویری از توانمندی های انسان اولیه بوده است.چنانچه انسان کنونی و هم عصر ما دیگر بار، باز به هزاران سال قبل
رجوع کند بی شک به قدرت بیان اهداف و جلب اطرافیان گذشتگان پی می برد که فقط با زبان تصویر و تصویری بوده است، اما در زمان حال دیگر سطوح نوشتاری آن چنان که باید و شاید دیگر توان جلب توجه بینندگان را ندارد. زیرا فرصت کم است و حوصله ها کوتاه و وقت مطالعه کم. دنیای
امروز توان خواندن خود را در سطح یک ورق زدن کاهش داده و باید بتوان در همان ساعت کوتاه پیام خود را رساند و این رسالت تصویر است که باید تاثیر خود را با کوتاه ترین زمان بگذارد و آری انسان امروز مجذوب تصویر است.عکاسی با پیدایش خود در سال ۱۸۱۶ تا به امروز هزار راه و بیراهه را آزموده ولی عکاسی تبلیغاتی که شاید جزو آغازین این فرآیند بوده ریشه دارترین قسمت این هنر است. ابتدایی ترین تصاویر، تصاویری است که زندگی مردم را به تصویر می کشد. کار یک کشاورز، فعالیت یک صنعتگر و حمله نظامی و… حاصل این نوع عکاسی را می توان در زمره عکس های مستند تبلیغاتی دانست.
این سبک خود آغاز رویکردی است که امروزه به هزاران شکل درآمده است که هر کدام دارای ابزار و فن خاص خود است. بیان اسم عکاسی تبلیغاتی برای هر شنونده ای یادآور تصاویری است بسیار ساده و کوتاه در ذهن. تصویر برچسب بر روی قوطی کنسرو. دونده ای بر روی جعبه کفش یا کودکی شاد بر روی جعبه خوراکی. ولی هر چه هست در هزاره سوم، تبلیغات و مخصوصا تبلیغات بصری، خود به ابزاری قدرتمند در جوامع بشری تبدیل شده است. در حال حاضر عکاسی تبلیغاتی و تصویر تبلیغاتی جای خود را در صفحات مهم مجلات یافته، پوسترهای آگهی های تبلیغاتی تمام شهرها را در زیر سیطره خود درآورده و خبر گشایش استودیوهای بزرگ و پر زرق و برق هر روز به گوش می رسد.
تبلیغات بصری حالا گام های خود را استوارتر می گذارد، چون یافته است که این فن حتی در جوامع اقتصادی که شریان یک ملت است نفوذ کرده و حتی جوامع سیاسی را تحت سلطه خود درآورده است.
و به همین خاطر آن چنان بزرگان ملل مختلف خود را در تیررس لنزها قرار می دهند که حتی به نتیجه کار هم فکر نمی کنند چون با تمام وجود به نتیجه این نوع تبلیغات اطمینان کامل دارند.
پس، از ابتدای بشریت از زمان پیدایش انسان غارنشین، تبلیغات تصویری به وضوح پدیدار بوده است
عکاسی تبلیغاتی پر زرق و برقتر است. نوعی از عکاسی که البته خود زیرشاخه عکاسی صنعتی به شمار میرود و به احتمال زیاد در چندین صفحه از یک مجله شاهد استفاده از آن بودهاید. تصاویر تبلیغاتی بیشتر در مورد به تصویر کشیدن یک ایده یا یک احساس هستند. به نسبت عکاسی صنعتی جنبه تبلیغاتی این نوع عکاسی به مراتب بیشتر است. در عکاسی صنعتی، شما در حال عکاسی یک محصول هستید و میگویید “بفرمایید!”اما به عنوان یک عکاس تبلیغاتی، شما با آنکه هنوز در حال فروش یک محصول یا خدمات هستید، ولی از تصویر خود برای بیان یک داستان استفاده میکنید تا خدمات یا کالای شما جذابیت بیشتری داشته باشد. شما با گفتن چیزی که محصول به نمایش میگذارد انگیزه خرید را در افراد به وجود میآورید، تا اینکه محصول را به بهترین شکل ممکن به تصویر بکشید.مانند عکاسی از محصولات آرایشی که همیشه داستان های زیادی پشت هر عکس است
عکاسی تبلیغاتی از برند بهداشتی cute skin
عکاسی تبلیغاتی از مجموعه تکنیکهای مختلف در بحث نورپردازی، پسزمینه و وسایل کمکی استفاده میکند تا یک صحنهآرایی هنرمندانه و شیک به وجود آورد. اغلب اوقات این امر نیازمند تلاش و کمک بخش بازاریابی یک شرکت و متخصصان صاحب سبک آن است که در زمینه خاصی مهارت دارند. هدف اصلی این آمادهسازیها آسانسازی کار عکاس در ثبت تصاویر حرفهای از سوژه (یا خدمات) با یک طعم خلاقانه برای جلب توجه مخاطبان است.تمامی این مراحل آمادهسازی به همکاری پرسنل استودیو و صرف وقت کافی نیاز دارد. سپس از تصاویر نهایی میتوان برای ارائه پیام شفاف از طریق مجلات، بیلبوردهای تبلیغاتی و اینترنت استفاده کرد.عکاس تبلیغاتی آزادی خلاقانه بیشتری در نحوه به نمایش گذاشتن محصولات، خدمات، شیوههای زندگی و ایدهها از طریق عکاسی دارد. عکاسان تبلیغاتی اغلب اوقات متخصصانی در زمینه بازاریابی، مدیریت تجاری و حوزههای فروش هستند. براساس آماری که در سال ۲۰۱۱ توسط وبسایت Goldprints.com منتشر شده است، در ۸۰ درصد کمپینهای تبلیغاتی از عکاسی تبلیغاتی استفاده میشود.
نکات عکاسی تبلیغاتی:
حتی با آنکه به یک محصول توجه نمیکنید، هنوز هم مهم است که به بهترین شکل همه چیز را در عکاسی تبلیغاتی به تصویر بکشید، بنابراین بهتر است از همان تجهیزات با کیفیت عکاسی صنعتی استفاده کنید. گرچه در عکاسی تبلیغاتی، شما همواره باید این سوال را از خود بپرسید “آیا این تصویر با رویای من برای این کمپین تبلیغاتی هماهنگی دارد؟ آیا داستانی که من سعی در گفتن آن دارم را میگوید؟” اگر یک تصویر با موضوع ذهنی شما هماهنگی ندارد، آن را بیخیال شوید.
عکاسی تبلیغاتی از محصولات غذایی برند صباح
دقیقا تفاوت عکاسی صنعتی و تبلیغاتی چیست؟
به طور کلی، عکاسی تبلیغاتی شاخه تخصصی از عکاسی صنعتی است، یعنی در حین تبلیغ حوزه وسیعتری از تبلیغ محصول را در بر میگیرد. اکثر عکاسان به این تفاوت به صورت جدی مینگرند.عکاسی صنعتی در برابر عکاسی تبلیغاتی به معنای از خاص به عام رفتن است. عکاسی تبلیغاتی یک داستان را میگوید، در حالیکه عکاسی صنعتی لحظه را در زمان متوقف میکند. هر دو نوع عکاسی زمانی که به درستی انجام شوند، جزو قویترین ابزار بازاریابی به شمار میروند.عکاسی صنعتی و عکاسی تبلیغاتی حوزههای کاری پرسودی برای عکاسان حرفهای هستند. این دو نوع عکاسی برای اهداف تبلیغاتی استفاده میشوند تا ثبت یک عکس برای یادگاری یا داستانگویی به شکل عکاسی هنری و فوتوژورنالیسم (عکاسی خبری). تفاوت بین عکاسی تبلیغاتی و عکاسی صنعتی توجه و تکنیک است. براساس آمار منتشر شده توسط بخش آمار و اقتصاد مشاغل در وزارت کار آمریکا، فرصتهایی شغلی برای عکاسان پیشبینی میشود به نسبت سال ۲۰۰۸ تا سال ۲۰۱۸ با رشد ۱۲ درصدی همراه شود.
ابزار عکاسی تبلیغاتی و صنعتی
عکاسان تبلیغاتی و صنعتی برای بقا در دنیای رقابت نیاز به آخرین ابزارها و فناوری به عنوان مثال برای یک دوربین دیجیتال که به صورت تک لنز به بازار ارائه شده باید چند لنز دیگر تهیه کرد. هر دو نوع عکاسی مورد نظر نیاز به لنزهایی با قدرت زوم خوب دارد و یک لنز زاویه باز و سریع برای ثبت طیف وسیعی از عکس ها دارند ها ضروری استلنزهای “سریع” حداکثر میزان بازشدگی دیافراگم بیشتر و یک سرعت شاتر سریعتر دارند تا یک نوع کنترل خلاقانه بیشتر در اختیار عکاس قرار دهند. یک عکاس حرفهای تبلیغاتی و صنعتی به یک سهپایه خوب، ابزار نورپردازی پرتابل، یک چتر و چند فیلتر ضروری برای کنترل انعکاس نیاز دارد. عکاسان تبلیغاتی و صنعتی باید خود را با نیازهای روز شرکت عکاسی صنعتی و تبلیغاتی از هتل اسپیناس پالاس ها همگام کنند تا کمپینهای فروش آنها بتواند با سایرین رقابت کند
ما در مقالات قبلی به صورت کامل عکاسی صنعتی را برای شما توضیح دادیم. با این وجود بسیاری از افراد آن را با عکاسی تبلیغاتی اشتباه میگیرند.پس در این مقاله سعی بر توضیح تفاوت عکاسی صنعتی و تبلیغاتی داریم .
هم عکاسی تبلیغاتی و هم صنعتی انواع تخصصی و مهمی از عکاسی هستند که باید به دست عکاسان با تجربه و ماهر انجام شوند. گرچه این دو تفاوتهایی با هم دارند. خیلی راحت امکان اشتباه گرفتن آنها وجود دارد، چون هر دو به بازاریابی یک چیزی میپردازند ولی در واقع بسیار متفاوت با هم هستند.
در این مقاله با ما همراه باشید تا به تفاوت عکاسی صنعتی و تبلیغاتی پی ببرید.
عکاسی صنعتی چیست
عکاسی صنعتی چیست ؟ ، نوعی عکاسی است که به کالای خاصی که قصد فروش آن را دارید، توجه میکند. شما میتوانید عکاسی صنعتی را شبیه به یک “تصویر استوک” بدانید که در زمان جستجو برای یک کالای خاص در محیط آنلاین دیدهاید. هدف عکاسی صنعتی به سادگی به تصویر کشیدن ماهیت یک محصول به بهترین شکل ممکن است. مصرف کننده محصولی که میخواهد بخرد را میشناسد، حال زمان آن فرا رسیده است که او قانع به خرید این محصول خاص شود و این کار توسط عکاسی صنعتی و نشان دادن جلوههای زیبای این محصول به او صورت میگیرد.
عکاسی صنعتی محصولات چوبی به سفارش برند آکس چوب
عکاسی صنعتی بر جزئیات فنی سوژه، به عنوان مثال محصولات، ساختمانها، مواد غذایی و غیره توجه دارد. قصد اصلی آن نشان دادن واضح ویژگیهای سوژه برای به نمایش گذاشتن نحوه استفاده از آن است.
هدف اول آن به نمایش گذاشتن سوژه در محیط آنلاین یا تبلغیات چاپی برای اهداف تجاری است. فروشندگان اغلب اوقات از تصاویر صنعتی به عنوان تکههای اطلاعاتی استفاده میکنند تا مشتریان بالقوه بابت آن راغب به خرید شوند. پسزمینه و نورپردازی باید خنثی باشد و نباید حواس بینندگان را از سوژه اصلی دور کند. در نتیجه، اکثر سایتهای فروشگاهی آنلاین نیاز به پسزمینههایی به رنگ سفید دارند.
نکات عکاسی صنعتی:
عکاسی صنعتی از محصولات آرایشی برند styx