به چه کسی عکاس خیابانی می‌‌گوییم؟

عکاس خیابانی کسی است که در پایان روز از میان «عکس‌های گرفته‌شده» دست به اکتشاف می‌زند و سوژه اصلی خود را می‌یابد. اما نباید فراموش کرد این تعریف برای عکاسانی مصداق دارد که کنجکاو هستند و می‌خواهند از عکاسی خیابانی برای یافتن راه ورود به یک اتفاق بزرگ‌تر و شاید مهم‌تر بهره ببرند و نه عکاسانی که در میان سوژه‌ها پرسه می‌زنند و تنها در حد خیس شدن لب دریا از اتفاقات روزانه باخبر می‌شوند. با این توضیحات می‌توان عکاسی خیابانی یا عکاسان خیابانی را به ۳ گروه کلی تقسیم کرد.

  • _ افرادی که نگاه جست‌و‌جوگر دارند و عکاسی‌خیابانی تنها بخشی از فعالیت اصلی آن‌ها را شامل می‌شود
  • _ افرادی که عکاسی خیابانی را محلی برای رسیدن زودهنگام به‌نتیجه کلی می‌دانند و دوست دارند در پایان روز به نتیجه رسیده باشد
  • _ عکاسانی که از دوربین خود برای ثبت یک یا چند لحظه از کل داستان یک روز استفاده می‌کنند و اعتقاد دارند نباید عکس‌های زیادی گرفت، بلکه باید بیشتر دید، شنید و نوشت 

درباره گروه نخست صحبت کردیم ولی آیا شیوه کار گروه دوم عکاسان خیابانی اشتباه است؟

_ آیا درست‌ترین گونه عکاسی خیابانی، شیوه افراد گروه نخست است؟

به این دو پرسش می‌توان به دو شکل پاسخ داد؛

اگر عکاسی خیابانی را به‌عنوان یکی از کامل‌ترین ژانرهای عکاسی بدانیم، جواب ما به این سوال مثبت است یعنی عملکرد و تفکر گروه اول اشتباه است. پاسخ دومین سوال منفی است چراکه عکاسی در ذات خود یعنی دیدن، یعنی روایت داستان مردم، سرزمین‌ها و اماکنی که باید برای دیگران بازگو شوند ولی آیا یک یا چند فریم عکس از یک اتفاق، محل یا گروهی از مردم می‌تواند داستان آن‌ها را به‌خوبی بیان کند؟

هرچند پاسخ منفی است اما نمی‌توان گفت عکاس با ثبت تنها یک یا چند فریم و عبور زودهنگام از کنار سوژه اشتباه کرده، او کار مهمی را انجام داده و وظیفه سنگین روایت داستان را برعهده دیگران گذاشته است.

« عکاس خیابانی با ثبت و بیان مقدمه‌ای از یک داستان، در‌واقع پلی است میان یک اتفاق و راویان تمام و کمال آن ».

_ تکلیف گروه سوم چیست؟

آن‌ها بسیاری از اتفاقات را نادیده می‌گیرند و تنها به ثبت و روایت بخش کوچکی از تاریخ یک‌روز از جهان اقدام می‌کنند، این دسته از افراد، عکاس‌های مولفی هستند که به‌خوبی می‌دانند چه داستانی را چه‌وقت باید تعریف کنند. آن‌ها در مواجهه با سوژه دست‌و‌پای خود را گم نکرده و به واسطه تکنولوژی‌ دیجیتال اقدام به ثبت ده‌ها یا صدها تصویر نمی‌کنند. افراد این گروه سوژه را زیرنظر گرفته و با استفاده از نوآوری و خلاقیت بصری خود، تصاویر را تجسم کرده و با قرار گرفتن در زاویه‌ درست از سوژه عکاسی می‌کنند 

نباید فراموش کنیم که عکاسی، عمل دیدن و روایت جهانی است که در سراشیبی کوهی بزرگ، ثانیه‌به‌ثانیه به سرعت حرکت آن افزوده می‌شود و اگر هرکدام از ما گروهی از عکاسان دیگر را زیر سوال ببریم و کار آن‌ها را نفی‌کنیم، درواقع دست به خیانت زده‌ایم که جبران آن برای هیچکس مقدور نخواهد بود!

عکاسی که روز را با پرسه‌زدن در معابر و اماکن عمومی سپری می‌کند و با دوربینش لحظات را ثبت می‌کند، به همان اندازه در ثبت تاریخ تاثیر دارد که یک عکاس روایت‌گر که روزها و زمانش را برای رسیدن به داستانی کامل از یک اتفاق، محل یا افراد صرف می‌کند. هر دوی آن‌ها به یک اندازه در عکاسی و روایت جهان نقش دارند و با تصویر و کلمات، جهان پیرامون خود را واکاوی می‌کنند