۳- سبک عکاسی منظره Landscape photography
به تصویر کشیدن حیوانات غیراهلی و گیاهان خودرو در محیط طبیعی ، انواع پدیدههای طبیعی از حشرات تا کوههای یخی جزو عکاسی طبیعت محسوب میشود، چرا که فاقد حضور و تاثیرات انسان است؛ اما عکس منظره یا لنداسکیپ ، تصویریست که وجود انسان یا اثرات انسان در آن مانعی ندارد.
عکس های منظره معمولا با لنزهای واید عکاسی میشوند و میتوانند تصویر طبیعت یا مناظر شهری در شب، و یا هر منظره باز دیگری باشد.
۴- سبک عکاسی حیات وحش Wildlife photography
عکاسی حیات وحش که گاها با عکاسی منظره یا لنداسکیپ اشتباه گرفته میشود، سبکی است که در آن توجه عکاس به حیوانات، موجودات زنده و طبیعت بکر است.
عکاس حیات وحش به شخصی گفته میشود که از صحنه های غیر تکراری زندگی حیوانات عکاسی میکند و حیوانات اهلی سوژه دوربینش نیستند.
عکاسی از حیات وحش علاوه بر صبر زیاد عکاس، نیازمند فردی است که به زندگی در طبیعت علاقه داشته و با خصوصیات حیوانات محل موردنظر آشنایی دارد. ابزار مورد استفاده اکثر این عکاسان سه پایه و لنز واید است.
شاید بتوان گفت عکاسی حیات وحش از علم وارد هنر شد. زمانی که زیست شناسان و فعالان محیط زیست تصمیم گرفتند گونههای جانوری مختلف یا در حال انقراض را ثبت کنند.
عکاسی طبیعت یا حیات وحش باید بدون نشان دادن حضور انسان و یا تاثیراتی که بر طبیعت گذاشته اند باشد. به این ترتیب حضور سیم برق، اتومبیل، رد لاستیک و به طور خلاصه هرچیزی که بکر بودن محیط را دستخوش تغییر کند عکس را از این سبک عکاسی خارج میکند.
-5 سبک عکاسی پرتره Portrait photography
عکاسی پرتره به معنای عکاسی از چهره انسان است. شاید در ابتدا این تصور به ذهن برسد که تفاوتی با عکس های معمولی که برای کارتهای شناسایی گرفته میشود ندارند، اما اینطور نیست.
عکاس پرتره یا چهره نگار ، باید باعث برجستگی خصوصیات، خلق وخو و یا ویژگیهای خاص یک فرد شود، که این کار را با تغییر فرم های نورپردازی انجام میدهد. عکاس پرتره بیش از آن که به چهره فرد توجه کند، باید به آنچه که میخواهد از چهره فرد به مخاطب نشان دهد فکر کند. به این ترتیب در برخورد با عکس های پرتره معمولا احساس خاصی به مخاطب منتقل میشود که همان خواسته عکاس است. ” یوسف کارش ” عکاس معروف از این شیوه در چهره نگاری خود استفاده میکند.
سلفی های امروزه هم نوعی عکس پرتره به شمار میروند، در واقع سلف پرتره هستند. اولین سلف پرتره به نام رابرت کرنلیوس سی ساله، شیمیدان و عکاس خودشیفته ثبت شده است. او پنج دقیقه جلوی دوربین خود نشست و پشت عکس خود یادداشتی با این عنوان نوشت: ” روشن ترین عکسی که گرفته شده است. “
به دلیل مخالفت های کلیسا با عکاسی از انسان و چهره ها، عکاسان به عکاسی از افراد مشهوری چون آبراهام لینکلن و چارلز دیکنز پرداختند. عوام در سال های ابتدایی معتقد بودند با عکاسی از چهره شان بخشی از روحشان را در صفحه های فلزی عکس جا میگذارند و به همین دلیل از عکاسیگریزان بودند.
رفته رفته مردم به خاصیت آرشیوی عکس ها توجه کردند و به این ترتیب برای ثبت تصویر کسانی که دوستشان داشتند یا از دست داده بودند به عکاسان مراجعه میکردند.
به دلیل عدم پیشرفت عکاسی زمان نوردهی بسیار بالا بود و سوژه در استودیو زیر لامپ های بزرگ برای چندین ساعت باید بی حرکت می ماند تا تصویرش ثبت شود. در آن زمان حرکات چشم سوژه به دلیل زمان نوردهی بالا ثبت نمیشد و قاب چشم بدون مردمک و سفید می ماند. عکاسان برای تصحیح این مشکل به نقاشانی که با رونق عکاسی بی کار شده بودند روی آورند و تصحیح عکس ها را به آن ها میسپردند. به این ترتیب اولین روتوش ها در همان سالها انجام شد.